|

 

 


بســـــم اللــــــــه ...


و مــا نیــز ... ساده گــرفته ایم انتظـار آمــدنت را ...


""امّا بَعد فَحَیّ هَلا٬ فَاِنَّ النّاس یَنتَظِرونَکَ لا‌‌ رایَ لَهُم فی غَیرکَ ...


فَالعَجَلَ ثُّم العَجَلَ العَجَلَ ...


بیا که مردم... چشم به راه تو اند ... و به غیر تو ... نظری ندارند ...


بشتاب ... بشتاب ... بشتاب ...""


و این """بخشی از نامه کوفیان به حسین (ع) """ است ...


و چقدر شبیه خواستن های ماست ... چقدر ... شبیه است ...


یابن الحسن ! ...برای آمدنت شمعی می افروزم ...



هيچ داري از دل مهدي خبر



گريه هاي هر شبش را تا سحر


از پس پرده نمي آيد برون



دوستانش اندك و دشمن فزون



گرچه از يمن وجودش زنده ايم



قلب او را بارها سوزانده ايم


دست مهدي بسته از رفتار ماست



قفل زندانش همين كردار ماست


ما عبيد و عبد دنيا گشته ايم



غافل از مهدي زهرا گشته ايم


http://rex4030.persiangig.com/image/SobhJomeh/2.jpg


گفتم شبي به مهدي اذن نگاه خواهم

گفتا كه من هم از تو ترك گناه خواهم

گفتم شبي به مهدي بردي دلم زدستم

من منتظر به راهت شب تا سحر نشسستم

گفتا چه كار بهتر از انتظار جانان

من راه وصل خود را بر روي تو نبستم

گفتا حجاب وصلت باشد هواي نفست

گر نفس را شكستي ، دستت رسد به دستم

گفتم ببخش جرمم اي رحمت الهي

شرمنده تو بودم شرمنده تو هستم

گفتا هزار بارت جرم گناه بريدم

پرونده تو ديدم چشمان خود ببستم

گفتا مباش نوميد از خانه اميدم

من كي دل محب شرمنده را شكستم ؟


کی مـی شـــود ؟؟؟


http://rex4030.persiangig.com/image/SobhJomeh/3.jpg

کی میشود به حال خرابم دعا کنی؟

نام مرا میان قنوتی صدا کنی

عمریست کوچه گرد دیار محبتم
شاید دلت بسوزد و شاید عطا کنی

با درد همنشینم و با غصه همدمم 
شافی تویی شود که مرا هم دوا کنی؟

خواهم که جان دهم ب رکابت امیر عشق
آیا شود که حاجت من را روا کنی ؟

ای زائر شکسته دل شهر غصه ها 
کی میشود که قسمت من کربلا کنی ؟



العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان


هزار و صد و هفتاد و چهار سال است که مردی منتظر است که منتظرانش


“به خود بیایند” تا او بیاید… واقعا درمانده ام که منتظر چه کسی است!!!!


طلوع مي‌كند آن آفتاب پنهاني   

               

ز سمت مشرق جغرافياي عرفاني


دوباره پلك دلم مي‌پرد نشانه چيست


شنيده‌ام كه مي‌آيد كسي به مهماني


كسي كه سبزتر از هزار بار بهار


كسي شگفت كسي آن چنان كه مي‌داني


مهدی جان آنقدر شرمنده شمایم که رویم نمی شود بگویم بیا آقا، آقا هر


کجا هستی سرت سلامت و به حق خوبانت و منتظران واقعی ات نظری


به این عالم بکن که بد عالمی شده است...

     الهی بر فاطمه ات شکر

خداوندا نگر تنها اجازه ی ستودن یکی از نعمتهایت

را داشته باشم فریاد خواهم کرد:"فاطمه"

اگر از خیر دنیا و آخرت سوال کنند گویم:"لطف فاطمه

اگر از خسران خلایق در دو دنیا پرسند خواهم گفت:"اشک فاطمه"

خداوندا اگر بشر میدانست که رضای فاطمه یعنی چه؟

هیچ نعمتی را جز آن طلب نمیکرد

واگر میدانست که آه وخشم فاطمه یعنی چه؟تا قیامت

جز"العفو"بر زبان نمیآورد

الهی بر فاطمه ات شکر و بر قدر ناشناسی ما همیشه"العفو"

خداوندا آنگاه که اراده کردی برترین لطفت را بر ما خاکیان فرو ریزی فاطمه را عطا فرمودی و ظرف دنیای ما

را از آن خوبی پر کردی ما را بر حفظش سفارش نمودی رضایش را رضای خود شمردی و خشمش را

خشم خود نامیدی،اما چه سود که فاطمه بزرگ بود،بزرگتر از همه ی خلقت.و ما برای ادراکش باید بزرگ

میشدیم نه ما بلکه همه کسانی که میخواهند به فاطمه وراه و مرامش بیندیشند واو را بفهمند،حاشاکه

بسیار دور است وهمین است که جرات نگاشتن از او را به خود میدهد.شکوه دارد: که او بزرگ است

وخردی فهم ما اجازه ی ورود نمی یابد.پس فاطمه تنها می ماند،تنها با کودکانش فریاد می زند،گوش ها

کر شده.ناله می زند دلها سنگ شده ،اشک می ریزد،دلگیر می شوند ومنعش می کنند،زیرا کودکان را از

اشک بزرگان خبری نیست.زهرا می نالد که دین خدا مهجور است.آنان می خندند که سفره هایمان پر

نان است.زهرا می سوزد که ولی خدا تنهاست.آنها شادی می کنند که شمشیر هایمان

براست.زهرا پند می دهد.حکم خدا را می خواند. آیین پیامبر را به یاد می آورد.عذاب دوزخ را مجسم

می کند اما کیست که اندکی فهم کند.بازهم فاطمه تنها می ماند این بار،دعا می کندواز خداوند می

خواهد که همین امت بی وفا را شفاعت کند.نگران است،خداوند قلبش را مطمئن می کند که فاطمه جان

در قیامت آنقدراز امت پدرت می بخشم تا راضی شوی،آنگاه فاطمه آرام می گیرد خدایش را شکر می

گویدوبا همه درد هایش از دستان همسر به آغوش پدر می رود.کجا؟خدا می داند،من وتو نامحرمیم.باید

منتظربمانیم تا آن روز که فرزندش مهدی ظهور کند وقبر پنهانش را برما آشکار سازد. شاید آن روز قدری او

را بشناسیم.

 

 بخوان دعای فرج را،دعا اثر دارد 

 بخوان دعای فرج را،دعا اثر دارد

دعا پرنده عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

بخوان دعای فرج را و نا امید مباش

بهشت پاک اجابت هزار در دارد

بخوان دعای فرج را که صبح نزدیک است

خدای را،شب یلدای غم سحر دارد

بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

مسافر دل ما،نیت سفر دارد

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

ز پشت پرده غیبت به ما نظر دارد

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد

                                        غربت مولایمان

 

هیچ داری از دل مهدی(عج) خبر؟

گریه های هر شبش را تا سحر؟

او که ارباب تمام عالم است،

من بمیرم،

سر به زانوی غم است،

شیعیان!

مهدی(عج) غریب و بی کس است،

جان مولا معصیت دیگر بس است،

شیعیان!

بس نیست غفلت هایمان؟

غربت وتنهایی مولایمان؟

ما عبید و عبد دنیا گشته ایم،

غافل از مهدی زهرا(عج) گشته ایم،

من که دارم ادعای شیعه گی،

چه بگویم من به جز شرمندگی...؟

(( اللهم عجل لولیک الفرج ))

التماس دعای ظهور...





یادمـــان باشـد از امـــروز خطـــایی نکنیم

گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم

پر پــــروانه شکستن هنـــر انسـان نیست

گـر شکسـتیم ز غفلـت من و مایی نکنیم

یادمـــان باشد اگر شــاخه گلــی را چیدیم

وقت پــرپــر شدنش ســاز و نـوایـی نکنیم

یادمــــان باشد اگــر خـــاطرمان تنهـــا شد

طلب عــشــق ز هـر بی سر و پایی نکنیم

یادمــان باشد اگر حــال خوشی دست بداد

جز برای فرج یار دعایی نکنیم...

:::اللهم عجل لولیک الفرج:::

                                                   آقا جان

شب بغض شکوفه هایم ترکیده است میخواهم شرح سکوت ام را برایت بنگارم.التهاب روزهای انتظارم را،خاموشی شبهای بی قراری ام را و آوای غم ناک مرغ عشقم را.پس با تمام وجودت ناله هایم را بشنو و به خاطر بسپار،دیگر گیسوانم سیاهی را فراموش کرده اند گفتی وقتی می آیم که آسمان صاف باشد تا صحبتم را به تو ببارانم وقتی می آیم که غروب دریا غرق در سکوت باشد تا عشق طوفانیم را هدیه قدمت سازم"

گفته بودی گل نرگس را بپرستیم که نوید بخش بهار است،بهار را مقدس بداریم که سمبل وصال است، وصال را دوست بداریم که مظهر پاکی است و پاکی را عزیز بشماریم که آرمان کبوتر است.

پس تو ای مفهوم نیکویی آسمان،تو ای معنای زندگی وای رنگین کمان آرزو بیا،پس از آن همه ثانیه ها و دقیقه ها،روزها و سالهای انتظار وسکوت بازگرد بیا تا بر روی خواب خاک بر روی پر پرندگان وبر روی رواق موج بنویسیم،بنویسیم که زندگی همرنگ کوچه باغهای آیینه است،بنویسیم که بوسه همرنگ آب است،بنویسیم که نوازش از تبار گونه های خیس است و حدیث دوستت دارم آوازه حصار سینه هاست،هنوزهم کناره ی دروازه های شهر بی قراری هایم منتظر آمدنت هستم.

تو گل نرگس بهارم هستی،بودی و خواهی بود تا ابد پس کسی را که چشم امید به تو دوخته است را ناامید مکن

 

                                     به پیش چشم خدا هم دروغ میگوییم

 
  

 


 فریب ما مخور آقا دروغ میگوییم

 به جان حضرت زهرا دروغ مي گوييم

 چه ناله اي چه فراقي چه درد هجراني

 نيا نيا گل طاها دروغ مي گوييم

 تمام چشم براهي و انتظارو فراق 

 ندبه هاي فرج را دروغ مي گوييم

 دلي که مامن دنياست جاي مولا نيست

 اسير شهوت دنيا دروغ مي گوييم

 زبان سخن ز تو گويد ولي براي مقام

 به پيش چشم خدا هم دروغ مي گوييم

 کدام ناله غربت کدام درد فراق


 قسم به ام ابيها دروغ مي گوييم

 خلاصه اي گل نرگس کسي به فکر تو نيست

 و ما به وسعت دريا دروغ مي گوييم

                                      بارالها

  دنیا میدان مینی است که تنها معبرش،عشق توست.

          امدادگرا:آنقدر به جانم ترکش گناه اصابت کرده که دیگر          

امید التیام نیست،

           ولی از پست امداد تو ناامید نخواهم شد.                      

ربا:به من توفیق ده که هر شب در پشت خاکریز مهر،با تو

مناجات کنم.

خدایا مرا با آمبولانس رحمتت به بیمارستان بقیه الله بفرست

تا درد فراق یار درمان شود...       

      

               ای بهارانم کجایی؟ بیا.

درود بر تو در تمام ساعات شب وسراسر روز درود بر تو ای بقیه ا...کاش می آمدی.

نمیدانم دستان پر از التماس ونیاز من وقلبی که مملو از عشق به توست،رضایتت را جلب میکندکه بیایی؟کاش می آمدی ومرا از تنهایی رها می کردی.

منتظرم که بیایی وگلها را طراوت،زبانها را صداقت،دلها را شجاعت وچشمهارا نجات بخشی،منتظرم سینه ها را لبریز از عطوفت و محبت کنی.منتظرم که بیایی و دلهای شکسته را مرمت کنی.نمی دانم تا آن زمان که بیایی اشکی میماند تا خیابانها را آب پاشی کنم یا نه؟کاش می آمدی تا بهترین گلها را به تو هدیه دهم،گلهای مهربانی و صداقت.شاخسارم رو به زردی میرود.

ای بهارانم کجایی؟؟؟

احادیثی ازآقا

آنکس که به حق ما ظلم کند  درردیف ظالمین ما قرار میگیرد.

آنچه به کارتان نم آید،پرسش مکنید.

صلوات

برچهره ی دلربای مهدی صلوات

بر سجده ی هر نماز مهدی صلوات

بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات

بر چهره پر زنور مهدی صلوات

بر جان ودل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج وظهور مهدی صلوات

بیا مهدی شب هجران سحر کن

آقا بیا به خاطر باران ظهور کن                        مارااز این هوای سراسیمه دور کن

وقتی برای بدرقه عشق می روی            از کوچه های خسته ما هم عبور کن

                .......................................................................

انتظار مقدم دلدار می باید کشید            در وفاداری جفا بسیار می باید کشید

              ..........................................................................

ای منتظر. غمگین مباش قدری تحمل بیشتر         گردی به پا شد درافق گویا سواری می رسد

              ..........................................................................

این دیده نیست قابل دیدار روی تو              چشمی دگر بده تا تماشا کنم تورا

 

lz60uktkj5q2qarkgei1.jpg